به مناسبت چهارم شعبان میلاد حضرت عباس علیه السلام چاپ
نوشته شده توسط حاج علیرضا بکایی  /  يكشنبه ۱۸ فروردين ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۴۶

و دیدم چه زیبا ، راه عباس برای همین امروز ما نیز چه زیبا در مقابل مان ترسیم شده ، و "مرد راه" می طلبد! تا چه کسی مرد میدان باشد .دیدم عباس علیه السلام ، و دین و مکتب و وفا و صفا و عظمت و شکوه عباس چه گونه در متن و زندگی و راه ما ساری و جاری است ؛ و "مساله روز ماست" !
و سپس جواب دهی : اگر دست ها و بند بند وجودم را نیز از هم قطع کنید ، من هرگز از دینم و از رهبر و امامم دست بر نخواهم داشت ؛  اگرچه تهدید و تحریم دشمن باشد ؛ هرچند ببینی گروهی اگرچه به ظاهر در لباس خدمت ولی با طمع به دنیا مشغول چپاول بیت المال هستند، ویا علیرغم هشدارهای رهبری انقلاب خوف ویا دلبستگی به غربیها دل آنان راسست کرده وبه سوی دشمنان قسم خورده انقلاب شیفته شده اند ؛ویا سوء مدیریت دراجرای امور کشور باعث تورم ویا گرانی های غیرواقعی ودرنتیجه بر گردهء مردم وفادار به نظام  فشار آورده ولی آنان با عهدی که با امام وشهدا بسته اند همچون کوه استوار مانده اند ، آیا حاضری؟!هان ! ای عباس ! مبادا از دشمن بترسی !تو ، اگر عباس علیه السلام را دوست داری و برای او سینه می زنی و اشک می ریزی ، آیا حاضری به او اقتدا بکنی ؟ آیا مثل یک مرد می توانی بایستی و بگویی :اما مجدداً به خود گفتم : مرد حسابی ! آری حرفت درباره این ملت درست است ؛ اما تو خودت چه کاره ای ؟ آیا تو مرددر میدان ایستادن و فداکاری هستی ؟ آیا حاضری در موقع لازم ، از همه چیز خود بگذری ؟آیا آماده ای پای ارزشهای دینی بایستی ؟ این ، مهم است !عباس دراطاعت از امام زمانش ازجان خود گذشت ؛آیا توهم که ادعای انتظارداری ،ومنتظرصبح موعودی رابطه ات را با امام زمانت تعریف کرده ای؟!سپس گفتم : مگر تو تا به حال فداکاری های این امت ، خصوصاً در هشت سال دفاع مقدس را ندیده ای که آن گونه به پای حرف رهبر خود ایستادند و از اسلام و انقلاب دفاع کردند ؟ و مگر در مواقع دیگر ، مانند فتنه 88 ، مقاومت در مقابل اقتصاد لجام گسیخته فعلی و امثال آن راندیدی ؟ و یکی هم باز در همان شب عاشورا و در خیمه امام حسین علیه السلام بود وقتی که آن حضرت ، به همه ، حتی به ایشان هم فرمود : همه بروید ! و عباس علیه السلام اولین نفری بود که بلند شد و اظهار وفاداری کرد و دیگران هم با تاسی به ایشان بلند شدند و ابراز وفاداری کردند . بعد ، به خود گفتم : آری ، خدا از عباس هم امتحان به عمل آورد ! راستی اگر خدا این امتحان را از ما هم به عمل آورد ، ما تا کجا ایستاده ایم و تا کجا مرد فداکاری هستیم ؟به خود گفتم : آیا حضرت اباالفضل علیه السلام هم در این زمینه امتحان شد ؟ اول گفتم : این چه حرفی است که می زنی ؟! مگر شخصیتی مثل ایشان نیاز به امتحان شدن دارند ؟ معلوم است که ایشان چنین نیازی ندارند. اما بعد دیدم خیر ! خداوند ایشان را هم امتحان کرده ؛ و یا لااقل صحنه هایی را در تاریخ به وجود آورده تا وفا و ایمان و صلابت و شکوه ایمان آن حضرت را به رخ ما بکشد ، که اگر عباس علیه السلام «عباس» شد ، برای چه بوده است . یکی در شب عاشورا بود که شمر به آن حضرت پیشنهاد امان نامه داد ؛ که : عباس ! اگر به طرف ما بیایی ، در امانی و مال و جان و مقام و عزت دنیایی ات محفوظ خواهد بود . دیدم اینکه آن حضرت دست از امام و رهبرش بر نداشت و در سخت ترین شرایط امامش را تنها نگذاشت خصوصیت مذکور را دارد . پیش خود گفتم : راستی هر یک از ما تا کجا حاضر است دست از نظام و اسلام و انقلاب و رهبر خود بر نداریم ؟ و آیا از خود آن قدر مطمئن هستیم که در این امتحان الهی ، سرافراز بیرون بیاییم ؟به مناسبت روز چهارم شعبان سالروز میلاد فرخنده حضرت اباالفضل العباس علیه السلام من داشتم فکر می کردم کدامیک از خصوصیات آن حضرت می تواند برای امروز ما درس باشد ؛ درسی راهبردی و کاربردی .